دروس راهنمایی دروس سال سوم راهنمایی تیزهوشان
جنگهای صلیبی: به سلسلهای از جنگهای مذهبی گفته میشود که به دعوت پاپ توسط شاهان و نجبای اروپایی داوطلب برای بازپسگیری سرزمینهای مقدس از دست مسلمانان برافروختهشد. صلیبیون از جایجای اروپای غربی در جنگهایی مجزا بین سالهای ۱۰۹۵ تا ۱۲۹۱ شرکتداشتند. جنگهای مشابهی نیز در شبهجزیره ایبری و شرق اروپا تا قرن ۱۵ میلادی برپا بود. مبارزان صلیبی یا به اختصار صلیبیون مسیحیان کاتولیکی بودند که بر علیه مسلمانان و مسیحیان ارتدوکس در قلمرو روم شرقی و در ابعاد کوچکتر با اسلاوهای و بالتهای پگان، مغولها، و خوارج مسیحی جنگیدند؛ گرچه در بازههایی مسیحیان ارتدوکس با آنها متحد شده، برعلیه مسلمانان میجنگیدند. صلیبیون توسط پاپ مورد تکریم قرار گرفته و آمرزیدهمیشدند. صلیبیون در ابتدا با هدف بازپسگیری اورشلیم و سرزمینهای مقدس از دست مسلمانان شروع به جنگ کردند و مبارزات آنها در حقیقت پاسخی بود به درخواست رهبران امپراتوری روم شرقی برای جلوگیری از پیشروی ترکان سلجوقی در آناتولی. همچنین، عبارت جنگهای صلیبی برای توصیف مبارزاتی همزمان و پس از آن در قرن ۱۶ به کار میرود که در خارج از شام به دلایل مختلف مذهبی، اقتصادی و سیاسی معمولا بر علیه پگانها و خوارج مسیحی و افراد تکفیر شده انجامشد. رقابتها بین مراکز قدرت مسیحی و مسلمان گهگاه منجر به اتحاد بین جناحهای مذهبی در برابر مخالفان خود شد، مانند اتحاد مسیحیان با سلجوقیان روم در جنگ صلیبی اول. صلیبیون در ابتدا موفقیتهای موقتی داشتند، اما سرانجام از سرزمینهای مقدس بیرون راندهشدند. بااینحال جنگهای صلیبی تاثیرات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مهمی بر اروپا گذاشت. بهخاطر درگیریهای درونی بین شاهان و مراکز قدرت مسیحی برخی از جنگهای صلیبی از هدف اولیهشان منحرف شدند، مانند جنگ صلیبی چهارم که به غارت قسطنطنیه مسیحی و تقسیم امپراتوری بیزانس بین جمهوری ونیز و صلیبیون انجامید. جنگ صلیبی ششم اولین جنگی بود که بدون دعای و اجازه رسمی پاپ آغاز شد. جنگهای هفتم، هشتم و نهم به پیروزی مملوکها و حفصیان انجامید و جنگ نهم پایانبخش جنگهای صلیبی در خاورمیانه بود. محتویات ۱ پیشزمینه و عوامل جنگها ۱.۱ اوضاع خاورمیانه ۱.۲ اوضاع اروپای غربی ۱.۲.۱ سقوط آندلس ۱.۲.۲ مکتب فقط جنگ ۱.۲.۳ ضعف امپراتوری بیزانس ۱.۳ پاپ اوربان دوم ۱.۴ پس از جنگ صلیبی اول ۲ فهرست جنگها ۲.۱ جنگ صلیبی اول (۱۰۹۵ تا ۱۰۹۹) ۲.۱.۱ مبارزات ۲.۱.۲ تصرف اورشلیم ۲.۱.۳ دیدگاه صلیبیون ۲.۱.۴ بحثهای آکادمیک ۲.۱.۵ جنگ صلیبی ۱۱۰۱ ۲.۱.۶ جنگهای صلیبی نروژی ۱۱۰۷ تا ۱۱۱۰ ۲.۱.۷ سازماندهی دولتهای صلیبی ۲.۲ جنگ صلیبی دوم (۱۱۴۷ تا ۱۱۴۹) ۲.۳ جنگ صلیبی سوم (۱۱۸۷ تا ۱۱۹۲) ۲.۴ جنگ صلیبی چهارم (۱۲۰۲ تا ۱۲۰۴) ۲.۵ جنگ صلیبی علیه کاتاریسم ۲.۶ جنگ صلیبی کودکان ۲.۷ جنگ صلیبی پنجم (۱۲۱۷ تا ۱۲۲۱) ۲.۸ جنگ صلیبی ششم (۱۲۲۸ تا ۱۲۲۹) ۲.۹ جنگ صلیبی هفتم (۱۲۴۸ تا ۱۲۵۴) ۲.۱۰ جنگ صلیبی هشتم (۱۲۷۰) ۲.۱۱ جنگ صلیبی نهم (۱۲۷۱ تا ۱۲۷۲) ۲.۱۱.۱ پیامدها ۳ آثار جنگهای صلیبی ۳.۱ لوت (عود) ۳.۲ شکر و ادویه ۳.۳ بهداشت و طرز لباس پوشیدن ۳.۴ پارچههای بسیار زیبا ۳.۵ قالیچههای ایرانی ۳.۶ آلات موسیقی ۳.۷ عینک ۳.۸ سفر به بیت المقدس ۳.۹ سفر جنگجویان صلیبی ۳.۱۰ دانشهای ایرانیان ۳.۱۱ جذام ۴ جستارهای وابسته ۵ منابع ۶ پیوند به بیرون
پیشزمینه و عوامل جنگها اوضاع خاورمیانه : براساس عقیده مسیحیان، سرزمینهای مقدس از این نظر که مکان تولد، زندگی، به صلیبکشیده شدن، و عروج عیسی مسیح به سوی خدا است اهمیت فراوانی برای آنان دارد. پس از رسمیشدن مسیحیت در امپراتوری روم توسط کنستانتین یکم در سال ۳۱۳ و تقسیم امیراتوری و تشکیل امپراتوری روم شرقی، سرزمینهای مقدس به طور غالب مسیحی شدند. کلیساهای متعددی در جاهای مهم این سرزمین ساختهشدند و یادوارههایی برای وقایع زندگی عیسی مسیح برگزار میکردند. در باور مسلمانان بیتالمقدس از این جهت که مکان معراج پیامبر اسلام است از اهمیت ویژهای برخوردار است و سومین مکان متبرک، پس از مکه و مدینه، به شمار میرود. حضور مسلمانان در سرزمینهای مقدس از قرن هفتم با فتح شام در زمان ابوبکر و عمر آغاز شد. موفقیتهای مسلمانان، بویژه حملات ترکان سلجوقی، فشارها را بر امپراتوری روم شرقی و کلیسای ارتدکس شرقی که ادعای حاکمیت بر این سرزمین را داشت افزایش میداد. بیتالمقدس برای یهودیان به خاطر آنکه دیوار ندبه را در خود جای داده از اهمیت تاریخی و مذهبی خاصی برخوردار است. دیوار ندبه در باور یهودیان آخرین بازمانده معبد دوم است و یهودیان بیتالمقدس را سرزمین اجدادی خود میدانند و آن را از زمان خرابی در سال ۷۰ بعد از میلادو اشغال در ۱۳۶ بعد از میلاد زیارت میکنند. تخریب کلیسای مقبره مقدس توسط خلیفه فاطمی حاکم بأمرالله در سال ۱۰۰۹ عامل دیگری بود که در تغییر نگاه غرب به شرق تاثیر داشت. جانشین او در سال ۱۰۳۹ مبالغ هنگفتی از امپراتوری روم شرقی دریافت کرد تا به آنها اجازه ساخت دوباره کلیسا را بدهد. پس از بازسازی کلیسا زائران مسیحی دوباره اجازه ورود به سرزمینهای مقدس را یافتند. سرانجام مسلمانان دریافتند که ثروت بیتالمقدس به خاطر درآمد حاصل از زیارت است و درنتیجه از آزار زائران مسیحی دستکشیدند. با اینحال خشونت سلجوقیان یکی از دلایل حمایت از شکلگیری جنگهای صلیبی در جهان مسیحیت شد. اوضاع اروپای غربی : سرچشمههای اصلی جنگهای صلیبی در اوضاع اروپای غربی و ضعف امپراتوری روم شرقی در برخورد با موج جدید حملات ترکان مسلمان سلجوقی نهفتهاست. در سال ۱۰۶۳ پاپ الکساندر دوم مبارزان مسیحی را که در اندلس بر علیه مسلمانان کشته میشدند را مورد آمرزش خود قرار داد. درنتیجه در میان مردم برای درخواستهای جنگ توسط امپراتوری روم شرقی که از جانب سلجوقیان تهدید میشدند آمادگی ذهنی وجود داشت. درسال ۱۰۷۴ امپراتور میخائیل هفتم از پاپ گرگوری هفتم و در سال ۱۰۹۵ امپراتور آلکسیوس یکم از پاپ اوربان دوم درخواست کمک در قبال حملات مسلمانان کردند. همچنین جنگهای صلیبی مجرای فوران پارسایی شدیدی بود که در اواخر قرن ۱۱ در میان عامه مردم گسترش یافتهبود. یک سرباز صلیبی پس از سوگند رسمی، یک صلیب از پاپ یا نماینده رسمی او دریافت میکرد و سرباز رسمی کلیسا محسوب میشد. این نکته تا حدی به خاطر کشمکش بین کلیسا و حکمرانان بود که از سال ۱۰۷۵ آغاز شدهبود و در حین جنگ صلیبی اول نیز جریان داشت. هر دو گروه تلاش میکردند تا نظر مردم را به نفع خود سوق دهند و در نتیجه یک سری جنگهای خانمانسوز ایجاد شد. نتیجه این کشمکش آگاهی قشر مذهبی مسیحی و مشارکت بیشتر در امور مذهبی بود که با تبلیغات مذهبی شدت مییافت و پشتیبان جنگ برای بازپسگیری سرزمینهای مقدس از مسلمانان بود. مسیحیان خداترسی که گناهانی مرتکب شدهبودند شرکت در جنگهای صلیبی و آمرزیدهشدن گناهان را راهی برای فرار از جاودانه شدن در جهنم میدیدند. اینکه چه اعمالی سبب بخشیدهشدن گناهان میشود و آیا کشتهشدن لازم است از بحثهای داغ در زمان جنگهای صلیبی بود. براساس سخنرانیهای پاپ اوربان دوم آمرزش فقط نصیب کسانی میشد که در جنگ برای بازپسگیری بیتالمقدس کشتهمیشدند و اگر لشکر صلیبی موفق بازمیگشت دیگر آمرزشی اعطا نمیشد. سقوط آندلس :
نقشه شبه جزیره ایبری در زمان سلسله مرابطان در قرن ۱۱. دولتهای مسیحی مشخص شده در نقشه عبارتند از: Aragón, Castile, Leon, Navarre, و Portugal در سال ۱۰۹۵ زمانی که مسیحیان اروپایی به آغاز جنگهای صلیبی تشویق میشدند، شاهزادگان اروپایی به مدت یک قرن با موفقیتهای روزافزون در حال جنگ با مسلمانان در شبه جزیره ایبری و بیرون راندن آنان بودند. برتری پادشاهی لئون بر موروها در نبرد تولدو در سال ۱۰۸۵ اتفاق مهمی بود که در این دوران افتاد؛ هرچند سقوط آندلس در سالهای آینده به وقوع پیوست. جدایی و تفرقه بین امیران مسلمان دلیل اصلی این شکستها بود. بااینکه تسخیر اندلس بزرگترین واکنش اروپاییان به فتوحات مسلمانان بود اما واکنشهای دیگری نیز وجود داشت. در سال ۱۰۵۷ ماجراجوی نرمن رابرت گیسکارد کالابریا را که زمانی جزء قلمرو روم شرقی بود را فتح کرد و در مقابل مسلمانان سیسیل از آن دفاع میکرد. دولتهای دریایی پیزا، جنوا، و کاتالونیا با پایگاههای مسلمانان در مایورکا در جنگ بودند و سواحل ایتالیا و کاتالونیا را از دست مسلمانان آزاد میکردند. با توجه به این موفقیتها مسیحیان به یاد سرزمینهای قدیمیشان میافتادند. مسلمانان سرزمینهای مسیحینشین سوریه، لبنان، فلسطین، و مصر را فتح کردهبودند و در میان مسیحیان انگیزه بسیاری برای استجابت دعوت امپراتور روم شرقی آلکسیوس یکم برای بازپسگیری این سرزمینها ایجاد شدهبود. مکتب فقط جنگ: در طول مدت پاپی، پاپ گرگوری هفتم به شدت درگیر قبولادن این نکته بود که از نظر دینی میتوان در راه خدا خون مردم را ریخت. برای پاپ مهم بود که زائران مسیحی به سرزمینهای مقدس مورد اذیت و آزار قرار میگرفتند. قدیس آگوستین، الگوی فکری پاپ گرگوری، در کتاب «شهر خدا» استفاده از زور را برای خدمت به خدا تشریح کردهبود و گرگوری که خود را رهبر اروپا میدید دیدگاه مسیحی «فقط جنگ» را در جهت افزایش قدرت خود میدید. دولتهای شمال اروپا وابسته به رم میشدند و شوالیههای دردسرساز آنان مشغول جنگ میشدند، کاری که برای آن مناسب بودند. تلاشهای قبلی کلیسا برای ایجاد چنین خشونتی با استفاده از مفهوم «صلح خدا» آنطور که انتظار میرفت نتیجه ندادهبود. در جنوب رم، نرمنها با انرژی بسیار با عربها در سیسیل و با امپراتوری روم شرقی میجنگیدند. تسلط لاتینها (در مقابل روم شرقی یونانی زبان) بر شام میتوانست ادعای پاپ بر برتری بر اسقف اعظم قسطنطنیه را پشتیبانی کند، ادعایی که منجر به جدایی شرق و غرب در سال ۱۰۵۴ شده بود. پاپ برای رسیدن به این هدف خود به نیروهای نظامی فرانک احتیاج داشت.
آلپ ارسلان در نبرد ملازگرد به طرز فاجعهباری سپاه روم شرقی را به فرماندهی امپراتور رومانوس چهارم شکست داد و وی را اسیر کرد. در این نگاره آلپ ارسلان با نهادن پای خود بر گردن امپراتور رومانوس او را تحقیر میکند. ضعف امپراتوری بیزانس : در سال ۱۰۷۱ آلپ ارسلان سلطان سلجوقی در نبرد ملازگرد به طرز فاجعهباری سپاه روم شرقی را به فرماندهی امپراتور رومانوس چهارم شکست داد که در نتیجه آن روم شرقی بسیار ضعیف شد و قلمرو آن در آسیا به نواحی غربی آناتولی اطراف قسطنطنیه کاهشیافت. بعدها در زمان ملکشاه مسلمانان توانستند دمشق، بیتالمقدس و برخی نواحی دیگر در شام را تصرف کنند. یکی از نشانههای آشفتگی روم شرقی پس از این جنگها درخواست کمک آلکسیوس یکم از دشمنش پاپ بود. ولی گرگوری درگیر کشمکشها بین پاپ و پادشاهان اروپایی بود و نمیتوانست از امپراتور آلمان درخواست جنگ کند. درنتیجه جنگ صلیبیای به وقوع نپیوست. در نظر پاپ اوربان دوم -جانشین پاپ گرگوری- یک جنگ صلیبی میتوانست پادشاهان مسیحی را با هم متحد، مقام پاپی او را تقویت کند و احتمالا مناطق شرقی را تحت تسلط او درآورد. آلمانیها و نرمنهای ناراضی را نباید عامل اصلی شروع جنگهای صلیبی دانست؛ بلکه عامل اصلی را باید در افکار پاپ اوربان دوم جستجو کرد. پاپ اوربان دوم : اثر تذهیبی متعلق به قرن ۱۵ام که پاپ اوربان دوم را در حال موعظه جمعیت برای بازپسگیری سرزمینهای مقدس نشانمیدهد. دلیل مستقیم شروع جنگ صلیبی اول درخواست کمک امپراتور روم شرقی آلکسیوس یکم از پاپ اوربان دوم برای مقابله با پیشرویهای مسلمانان در خاک امپراتوری روم شرقی بود. در سال ۱۰۷۱ روم شرقی در نبرد ملازگرد از مسلمانان شکست خورد که منجر به از دست دادن تمام آناتولی بهجز نواحی ساحلی شد. اگرچه تلاشها برای حل مناقشات بین کلیسای کاتولیک و کلیسای ارتدکس شرقی پس از جدایی شرق و غرب شکست خوردند اما آلکسیوس همچنان به کمک از جانب پاپ امیدوار بود. پاپ اوربان دوم جنگهای صلیبی را در سال ۱۰۹۵ در شورای کلرمونت تعریف و آغاز کرد. او اصلاحطلبی بود که نگران بدکارانی بود که مانع موفقیت معنوی کلیسا و روحانیون مسیحی بود و احساس نیاز برای احیای مذهب در میان مردم میکرد. او توسط درخواست فوری آلکسیوس تحریک شد. تصمیم پاپ برای آغاز جنگهای صلیبی بر ضد مسلمانان به طرز ناگهانی در آخرین روز شورا اعلامشد. او از تمام شاهان اروپایی خواست تا جنگ برای بازپس گیری سرزمینهای مقدس را آغاز کنند. او تقدس بیتالمقدس و سرزمینهای مقدس را در کنار غارتها و هتک حرمتهای ترکان کافر قرارداد و با توصیف آزار و اذیت زائران خشم عمومی را برانگیخت. او همچنین خطر نظامی به مسیحیان روم شرقی را خاطرنشان کرد. او مسیحیان را موظف به شرکت در این امر مقدس کرد و قول داد همه آنهایی که به جنگ روند گناهانشان آمرزیده خواهدشد و آنهایی که در جنگ کشتهمیشوند مستقیما به بهشت داخل میشوند. پاپ با تشویق به جنگ احساسات جنگجویانه غیرمذهبی فئودالها را نیز برانگیخت. او از بارونها خواست که به جای جنگ غیر مقدس در غرب اروپا در جنگ مقدس شرکت جویند. او به بارونها وعده ثروت، مالکیت زمین، قدرت، و شخصیت اجتماعی داد، و برای پرداخت همه این جوائز غلبه بر ترکان و عربها و گرفتن خراج از آنها را فرض کردهبود. او گفت که ترکان و اعراب به سادگی توسط نیروهای مسیحی شکست میخورند. وقتی او نطقش را تمام کرد، شنوندگان فریاد زدند «خدا این را میخواهد». این جمله بعدها شعار جنگی صلیبیون شد. پاپ اسقف لیپویی را مسئول ترغیب کشیشان به پیوستن به جنگ کرد. خبر آنکه جنگ بر علیه کفر با زیارت اماکن مقدسه توام خواهد بود و پاداش فراوانی برای زائران در زمین و آسمان خواهد بود به سرعت پخش شد. بلافاصله هزاران تن متعهد شدند که عازم جنگ صلیبی اول شوند. سخنرانی پاپ اوربان دوم یکی از موثرترین سخنرانیهای تاریخ نامگرفتهاست؛ سخنرانیای که جنگهای مقدسی را برانگیخت و ذهن و قوای اروپاییان را برای دویست سال مشغول کرد. پس از جنگ صلیبی اول : نخستین جنگهای صلیبی توسط مسیحیان پرشوری که احساس پارسایی میکردند انجام شد. این هیجان و خشم در کشتار یهودیان در کشاکش سفر اوباش در اروپا و برخورد خشن با مسیحیان ارتدوکس «تفرقه طلب» شرقی دیدهمیشود. در قرن سیزدهم مسیحیان هیچگاه شور و خشم سابق را از خود نشان نمیدادند. پس از آنکه عکا برای آخرین بار در سال ۱۲۹۱ به دست مسلمانان افتاد و پس از نابودی کامل کاتارها در اوکیتانیا به دست صلیبیون، اعتقاد به جنگهای صلیبی توسط توجیههای پاپ برای جنگها داخلی در اروپا بیارزش شد. شوالیههای یوحنای قدیس آخرین جنگجویانی بودند که صاحب سرزمینی برای خود بودند. پس از سقوط عکا آنها به جزیره رود رفتند و در قرن ۱۶ به جزیره مالت راندهشدند تا سرانجام توسط ناپلئون بناپارت از حکمرانی برکنار شدند. فهرست جنگها : نامگذاری سنتی تعداد جنگهای صلیبی را نه عدد بین قرون ۱۱ تا ۱۳ میداند. هرچند این نامگذاری بسیاری از لشکرکشیهای مهم را دربر نمیگیرد، مخصوصا آنهایی که در قرون ۱۴ تا ۱۶ رخ دادند. در حقیقت جنگهای صلیبی تا آخر قرن ۱۷ ادامه داشتند، مانند جنگ لپانتو در ۱۵۷۱، جنگ سنتگتهارد در ۱۶۶۴ و جنگ صلیبی در کندیا (کرت امروزی) در ۱۶۶۹. شوالیههای یوحنای قدیس تا زمان شکستشان از ناپلئون بناپارت به سال ۱۷۹۸ در دریای مدیترانه و مالت مشغول جنگ بودند. در همین دوره، جنگهای صلیبی کوچک بسیاری در شبهچزیره ایبری و مرکز اروپا برعلیه مسلمانان، خوارج مسیحی و پگانها در جریان بود. جنگ صلیبی اول (۱۰۹۵ تا ۱۰۹۹) مسیر حرکت جنگجویان صلیبی در جنگ صلیبی اول: در مارچ ۱۰۹۵ در شورای پیاچنزا، سفیران آلکسیوس یکم امپراتور روم برای حفاظت امپراتوری از حملات ترکان سلجوقی درخواست کمک کردند. بعدها در همان سال در شورای کلرمونت، پاپ اوربان دوم همه مسیحیان را برای جنگ علیه ترکان دعوت کرد، با این وعده که آنان که در این جنگ کشته میشوند آمرزش آنی از گناهانشان دریافت خواهند کرد. مبارزان صلیبی رسمی فرانسه و ایتالیا را در تاریخ ۱۵ اوت ۱۰۹۶ (تعیین شده توسط پاپ) ترککردند. سربازان از راه زمینی به قسطنطنیه رسیدند و مورد استقبال محتاطانه امپراتور بیزانس قرارگرفتند. با عزم به بازپسگیری سرزمینهای از دسترفته، سپاهی که عمدتا شوالیههای فرانسوی و نرمن تحت رهبری بارونها به سمت جنوب آناتولی تاختند. آنان در جنگهایی وحشیانه انطاکیه را در سوم ژوئن ۱۰۹۸ و سرانجام اورشلیم را در ۱۵ ژوئیه ۱۰۹۹ تصرف کردند. آنها چهار دولت صلیبی در ساحل فلسطین و سوریه تشکیل دادند. مبارزات : قوای صلیبی با ترکها جنگیدند. تصرف انطاکیه به دست صلیبیون در اکتبر ۱۰۹۷ آغاز شد و تا ژوئن ۱۰۹۸ به طول انجامید. پس از تصرف شهر، مطابق رسم معمول برای شهرهایی که تسلیم نمیشدند، صلیبیون مسلمانان شهر را قتلعام، مساجد شهر را ویران و اموال شهر را غارت کردند. هرچند بلافاصله، لشکر بزرگ کمکی مسلمانان به رهبری کربغا صلیبیون پیروز را در انطاکیه محاصره کرد. بهموند اول توانست محاصره را در ۲۸ ژوئن بشکند و صلیبیون گرسنه به سمت جنوب حرکت کردند تااینکه تنها با بخشی از نیروهای اولیه به اورشلیم رسیدند. تصرف اورشلیم : گادفری بوین شوالیه فرانسوی فرمانده جنگ صلیبی اول و بنیانگذار پادشاهی اورشلیم. در دفاع از اورشلیم، یهودیان و مسلمانان باهم در برابر فرانکهای مهاجم جنگیدند. اما ناموفق بودند و در ۱۵ ژوئیه ۱۰۹۹ صلیبیون وارد شهر شدند. صلیبیون باقیمانده یهودیان و مسلمانان شهر را قتلعام نموده، مساجد را ویران کرده و شهر را غارت نمودند. مورخی نوشتهاست که «انزوا، ترس و بیگانگی» احساس شده توسط فرانکهای دور از خانه به توضیح قساوتهای آنان کمک میکند؛ قساوتهایی مانند آدمخواری پس از محاصره معره نعمان در سال ۱۰۹۸. در نتیجه جنگ صلیبی اول، دولتهای صلیبی کوچک متعددی تشکیل شد که از همه مشهورتر پادشاهی اورشلیم بود. در پادشاهی اورشلیم حداکثر ۱۲۰٬۰۰۰ فرانک (اکثرا فرانسویزبان و مسیحی از اروپای غربی) بر ۳۵۰٬۰۰۰ یهودی، مسلمان و مسیحی شرقی که از زمان سلطه اعراب بر منطقه در سال ۶۳۸ در آنجا بودند حکمرانی میکردند. همچنین صلیبیون تلاش کردند تا شهر صور را نیز تسخیر کنند اما از مسلمانان شکست خوردند. مردم صور از ظاهر الدین اتابک والی دمشق در قبال تسلیم صور به او تقاضای کمک در برابر فرانکها کردند. بعد از شکست فرانکها از ظاهر الدین مردم صور شهر را تسلیم نکردند و او به سادگی در جواب گفت «آنچه من انجام دادهام فقط برای خدا و مسلمانان بوده نه برای کسب ثروت یا پادشاهی.» پس از تسخیر اورشلیم صلیبیون چهار دولت تشکیل دادند: پادشاهی اورشلیم، بخش رها، شاهزادگی انطاکیه و بخش طرابلس.. در ابتدای امر به دلیل اختلافات داخلی مسلمانان کارهای اندکی در مقابل صلیبیون انجام دادند. سرانجام مسلمانان شروع به متحدشدن تحت رهبری عمادالدین زنگی کردند. او با آزادسازی رها در سال ۱۱۴۴ شروع کرد. رها اولین شهری بود که بهدست صلیبیون افتاد و اولین شهری بود که دوباره توسط مسلمانان تسخیر شد. بازپسگیری رها توسط مسلمانان به فراخوان برای دومین دوره جنگهای صلیبی توسط پاپ انجامید. دیدگاه صلیبیون : دولتهای صلیبی تشکیلشده پس از اولین جنگ صلیبی تاریخ نگاران صلیبی رنجها و سختیهایی را که نخستین گروه صلیبیون در رسیدن به مناطق داخل امپراتوری بیزانس، سوریه مسلمان و سپس اورشلیم متحمل شدند برمیشمرند؛ همچنین قصابیهای وحشتناک یهودیان بوسیله گروه دوم صلیبیون زمانی که به سرزمینهای داخلی رسیدند؛ به دنبال غذا بودن و گرسنگی کشیدن؛ معجزههای مرتبط با ادعای پیداکردن صلیب مقدس در انطاکیه؛ رقابت بین شاهزادگان اروپایی بر سر قدرت؛ و نهایتا تسخیر اورشلیم. اینها موفقیتهایی بودند که صلیبیون را باوجود اختلافات بسیار زبانی، شیوه رهبری و شیوه جنگ با هم متحد ساخت. همینکه چنین گروهی توانستند به اورشلیم برسند قابل توجهاست که البته به دلایل زیر ممکن شد: یکم، تفرقه میان مسلمانان؛ دوم، مسلمانان مناطق مختلف برداشت اشتباهی از حضور لشکر صلیبی داشتند. به نظر میرسد که آنها نیروهای مسیحی را مرتدهایی فراری از فقر و جنگ قلمداد کردهبودند. این تعبیر منجر به دستکم گرفتن خطر نیروهای صلیبی به امنیت مسلمانان شد که باوجود اینکه ضعیف بودند اما از نظر مذهبی بسیار باانگیزه بودند. بحثهای آکادمیک :
تصویر قرونوسطایی از پیتر هرمیت رهبر شوالیهها، سربازان و زنان به سمت اورشلیم در جنگ صلیبی اول این بخش نوشتار نیازمند گسترش است.
جنگ صلیبی ۱۱۰۱ پس از موفقیتهای صلیبیون در جنگ صلیبی اول صلیبیون یک سلسله جنگهای صلیبی کوچکی به راه انداختند ولی در سه جنگ مختلف از سپاه منظم قلیچ ارسلان شکست خوردند. گاه این جنگهای صلیبی جزوی از جنگ صلیبی اول شمردهمیشوند. جنگهای صلیبی نروژی ۱۱۰۷ تا ۱۱۱۰ سیگیورد اول نروژی اولین پادشاه اروپایی بود که در جنگهای صلیبی شرکتکرد و لشکرش مسلمانان را در سه جبهه اندلس، بالئارس و سرزمینهای مقدس شکست داد و به باقی صلیبیون پیوست. سازماندهی دولتهای صلیبی پس از جنگ صلیبی اول، صلیبیان شهرهای مسیحی نشین جدید در سرزمین مقدس بنا کردند. دو گروه شوالیه جدید به نامهای شوالیههای معبد و هاسپتیالر (مهمان نواز)، تشکیل داده شد. این شوالیهها در عین حال نجیب زاده نیز بودند. آنها در مقابل حمله مسلمانان، از مهاجران مسیحی که به سرزمین مقدس میآمدند، محافظت میکردند و هزینه بیمارستانی را که ایتالیاییها در سرزمین مقدس ساخته بودند را نیز میپرداختند. به سال ۱۱۴۲ مهاجرانی از مسیحیان در سرزمین مقدس مستقر میشوند. آنها شروع به ساخت قصرهایی از جمله قلعه شهسواران در سوریه کردند. انبارهای زیرزمینی این قصرهای با شکوه ذخیره غذایی و سلاح را برای یک محاصره پنج ساله در خود جای میدادند. جنگ صلیبی دوم (۱۱۴۷ تا ۱۱۴۹) اروپا و دولتهای مسیحی در شرق در سال ۱۱۴۲ بعد از یک دوره زندگی آرام مسلمانان و مسیحیان در کنار هم در سرزمینهای مقدس، مسلمانان رها را فتح کردند. واعظان مسیحی متعددی دعوت به یک دوره جدید جنگهای صلیبی کردند. لشکریان فرانسوی و آلمان جنوبی به ترتیب به رهبری لوئی هفتم و کنراد سوم در سال ۱۱۴۷ به اورشلیم تاختند اما نتوانستند پیروزی مهمی کسب کنند. تنها توانستند دمشق را که شهری بیطرف بود تسخیر کنند، هر چند این شهر به زودی توسط نورالدین زنگی، دشمن اصلی صلیبیون٬ بازپس گرفتهشد. هرچند در آنسوی مدیترانه صلیبیون در پرتغال پیروزیهای مهمی کسب کردند و با همکاری پادشاه پرتغال آفونسو اول توانستند در سال ۱۱۴۷ لیسبون را از مسلمانان بازپس گیرند. در سال بعد بخشی از این گروه از صلیبیون با همکاری کنت بارسلونا توانستند طرطوشه را فتح کنند. به سال ۱۱۵۰ در جبهه سرزمینهای مقدس پادشاهان فرانسه و آلمان بی نتیجه به کشورهایشان برگشتند. برنارد قدیس که موعظههای او منجر به جنگ صلیبی اول شدهبود از شدت خشونتهای اشتباهی و کشتار یهودیان ناراحت بود. آلمانیهای شمالی و دانمارکیها در سال ۱۱۴۷ به وندها در شرق اروپا حمله کردند ولی ناموفق بودند. جنگ صلیبی سوم (۱۱۸۷ تا ۱۱۹۲) مجسمه صلاحالدین ایوبی در دمشق مسلمانان مدتها در جنگ داخلی میان خود بودند تا سرانجام توسط صلاحالدین ایوبی با هم متحد شدند و یک دولت واحد تشکیل دادند. در سال ۱۱۸۱ مسلمانان به فرماندهی صلاحالدین صلیبیون را در جنگ حطین به سختی شکست دادند و پس از آن به سادگی با شکست دادن لشکریان متفرق صلیبی تمام شهرها (از جمله بیت المقدس) را به جز چند شهر ساحلی بازپس گرفتند. امپراطوری بیزانس از ترس صلیبون با مسلمانان متحد شد. پیروزیهای صلاحالدین اروپا را شوکهکرد. برای جبران این فاجعه امپراطور آلمان فردریک بارباروسا، شاه فرانسه فیلیپ دوم و شاه انگلستان ریچارد شیردل با دخالت اندک پاپ یک جنگ صلیبی دیگر را پایهگذاری کردند. فردریک در راه مرد و تنها اندکی از سربازانش به سرزمینهای مقدس رسیدند. شاه فیلیپ به بهانه دروغین ناخوشی به فرانسه برگشت با این انگیزه که دوک نرماندی را از چنگ ریچارد دربیاورد. در جنگی به سال ۱۱۹۱ ریچارد قبرس را از بیزانسیها گرفت. در قرنهای بعد قبرس به عنوان پایگاه صلیبیون استفاده شد و تا سال ۱۵۷۱ در کنترل مسیحیان ماند. پس از محاصرهای طولانی ریچارد عکا را از مسلمانان گرفت و تمامی مسلمانان پادگان را به اسارت گرفت. بعدها او تمامی این مسلمانان پس از مذاکرات ناموفق از دم تیغ گذراند. سپاه صلیبی به سمت جنوب در امتداد ساحل مدیترانه پیش رفت. آنها مسلمانان را در نزدیکی ارصف شکست دادند، شهر بندری یافا را گرفتند و مشرف به بیتالمقدس شدند. پس از این جنگ بسیاری از صلیبیون به اروپا بازگشتند و ریچارد به این نتیجه رسید که درصورت ت
نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب آرشيو وبلاگ نويسندگان پيوندها ![]() ![]() ![]() ![]()
![]() |
|||
![]() |